۱۴ نتیجه برای حسینی
مهسا خدایاریان، علی اکبر واعظی، صدیقه جلالپور، طیبه جلالپور، حافظ حاجی حسینی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( علوم مراقبتی نظامی ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: آسیب طناب نخاعی به عنوان یک اختلال ناتوانکننده بوده که پیامدهای جسمی، روانشناختی و اجتماعی غیرمترقبه ایجاد میکند و می-تواند روی همه شاخصهای کیفیت زندگی تأثیر بگذارد؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین کیفیت زندگی معلولان ضایعات نخاعی شهر یزد در سال ۱۳۹۳ انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی روی ۸۴ نفر از معلولان ضایعات نخاعی شهر یزد انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها دو پرسشنامه ویژگیهای دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد SIP-۶۸ که دارای ۶۸ گویه بوده که در ۶ بُعد استقلال جسمی، کنترل حرکت، استقلال روحی و برقراری ارتباط، رفتار اجتماعی، ثبات عاطفی و محدوده پویایی تنظیم شده است. جهت ترجمه پرسشنامه SIP-۶۸ از روش Banville استفاده شد. اعتبارسنجی به روش اعتبار محتوا و پایایی آن با آلفای کرونباخ ارزیابی گردید (۹۱/۰=r). دادهها با نرم افزار آماری SPSS تحلیل شد.
یافتهها: محدوده سنی معلولان ضایعات نخاعی ۶۴-۱۶ ساله (۱۱/۱۴±۳۸/۳۹) و میانگین سنی آنان در زمان آسیب ۷۶/۱۳±۰۰/۲۶ بود. %۱/۵۷ (۴۸نفر) معلولان ضایعات نخاعی علت آسیب را حوادث رانندگی، %۵/۱۵ (۱۳نفر) سقوط از بلندی و بقیه آنها حادثه در محل کار، بیماری و درمان-های پزشکی ذکر کردهاند. %۶/۲۲ (۱۹نفر) از افراد،کیفیت زندگی خود را خوب، %۹/۶۷ (۵۷نفر) متوسط و %۵/۹ (۸نفر) نیز ضعیف (۹۹/۱۰±۳۶/۳۲) برآورد کردهاند. میانگین نمره در ابعاد استقلال جسمی، رفتار اجتماعی و محدوده پویایی نسبت به سایر ابعاد وضعیت ضعیفتری داشت. بین کیفیت زندگی با علت و وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی ارتباط آماری معناداری مشاهده شد (p<۰/۰۵).
بحث و نتیجهگیری: برای ارتقاء کیفیت زندگی معلولان ضایعات نخاعی میبایستی شاخصهای رفاهی را مورد توجه قرار داد. دولتها باید با مشارکت معلولان ضایعات نخاعی اجرای برنامههای توان بخشی مبتنی بر جامعه را برای افزایش خودکارآمدی آنان تسهیل نمایند. پیشنهاد میگردد پژوهشهای کیفی صورت بگیرد تا از طریق تبیین درک آنان از شرایط زیستی خود بتوان مداخلات ارتقاء سلامت را طراحی نمود.
یزدان احمدی، سیمین تاج شریفی فر، سید امیرحسین پیشگویی، فاطمه تیموری، مهسا سادات حسینی، مریم یاری،
دوره ۳، شماره ۴ - ( علوم مراقبتی نظامی ۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: یکی از مؤلفههای مهم در سلامت و زندگی شاداب، برخورداری مادران از کیفیت بالای زندگی، در فرایند زایمان است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفیت زندگی مادران تازه زا در زایمان طبیعی و سزارین انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی ۱۱۳ مادر با روش سزارین و زایمان طبیعی در سال ۱۳۹۴ در بیمارستانهای منتخب نظامی شهر تهران از نظر کیفیت زندگی با هم مقایسه شدند. تعداد ۱۱۳ زن تازه زا و نوزادان آنها که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند، به روش در دسترس، مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ و با روش آماری تی مستقل انجام شد.
یافتهها: میزان کیفیت زندگی در زنان زایمان کرده به روش سزارین (۸/۱۸±۱۰۴/۶۴) بود که به طور معنیداری از کیفیت زندگی زنان زایمان کرده به روش طبیعی (۸/۰۶±۱۰۷/۸۸) پایینتر بود (۰/۰۵P<).
بحث و نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که در زایمان طبیعی نسبت به سزارین، کیفیت زندگی بهتر است.
یزدان احمدی، سیمین تاج شریفی فر، سید امیر حسین پیشگویی، فاطمه تیموری، مهسا سادات حسینی، مریم یاری،
دوره ۴، شماره ۱ - ( علوم مراقبتی نظامی ۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: با توجه به فواید شیر مادر که از نظر تغذیهای و ایمنی، بدون نقص میباشد و سالانه جان ۱/۵ میلیون کودک را نجات میدهد، به نظر میرسد که باید عوامل مؤثر در این زمینه را شناخت و مادران را به استفاده از شیر خودشان جهت تغذیه شیرخوار تشویق کرد.
هدف: این مطالعه با هدف بررسی مقایسه کیفیت شیردهی مادران تازه زا در زایمان طبیعی و سزارین صورت گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی ۱۱۳ مادر و شیرخوار تازه متولد شده با روش سزارین و زایمان طبیعی در سال ۱۳۹۴ در بیمارستانهای منتخب نظامی شهر تهران از نظر کیفیت شیردهی مادران با استفاده از با استفاده از چک لیست مشاهدهای ارزیابی شیردهی نوزاد از سینه با هم مقایسه شدند. تعداد ۱۱۳ زن تازه زا و نوزادان آنها در بیمارستانهای مذکور که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند، به روش نمونهگیری در دسترس، مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ انجام شد.
یافتهها: کیفیت شیردهی در زنان زایمان کرده به روش طبیعی ۸۹/۵±۳۵/۱۱۴ بود که به طور معنیداری از کیفیت شیردهی در زنان زایمان کرده به روش سزارین ۳۶/۱۲±۶۶/۱۱۰ بالاتر بود (۰/۰۴۵P=).
بحث و نتیجهگیری: از آنجایی که کیفیت شیردهی در زایمان طبیعی بالاتر است، لذا، آموزش و تشویق مادران به انجام زایمان طبیعی توصیه میشود.
معصومه حسینی، منیره عبادی، زهرا فارسی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( علوم مراقبتی نظامی ۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: آموزش اخلاق میتواند بر حساسیت اخلاقی تأثیر بگذارد، هر چه آموزش به صورت عینیتر و با ارائهی مثال و مطالعهی موردی و با استفاده از وسایل کمک آموزشی همراه باشد، میزان حساسیت اخلاقی را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد.
هدف: این مطالعه با هدف بررسی تأثیر برنامه انگیزشی اخلاق بر حساسیت اخلاقی پرستاران بیمارستانهای نظامی مشهد انجام شده است.
مواد و روش: این پژوهش یک مطالعهی نیمه تجربی بوده که در سال ۱۳۹۶ انجام شده است. دو بیمارستان منتخب نظامی مشهد به صورت تخصیص غیر تصادفی و واحدهای مورد پژوهش، ۲۰ پرستار در هر بیمارستان با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه حساسیت اخلاقی هان (Han Moral Sensitivity Questionnaire) در سه نوبت (قبل، بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله) توسط پرستاران تکمیل شد. برنامه انگیزشی اخلاق در دو روز متوالی برای گروه آزمون انجام شد و در گروه کنترل مداخلهای انجام نشد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نسخه ۱۶ نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری توصیفی (میانگین، انحراف معیار، فراوانی نسبی و فراوانی مطلق) و آمار تحلیلی (آزمونهای تی مستقل، تی زوج، آزمون دقیق فیشر، من ویتنی یو، کای اسکوار و انوای اندازههای تکراری) استفاده شد.
یافتهها: میانگین نمره حساسیت اخلاقی قبل از مداخله در گروه آزمون ۳۴۴/۱۰ ± ۶۰/۶۰ و گروه کنترل ۸۳۷/۱۴ ± ۶۵/۵۹ از نمره کل ۱۰۰ بود (۱۷۸/۰P=). نمره حساسیت اخلاقی در گروه آزمون بلافاصله پس از مداخله ۶۰۶/۵ ± ۸۰/۷۵ و نمره گروه کنترل ۲۵/۱۴ ± ۴۰/۶۰ بود، که اختلاف معنیدار در دو گروه مشاهده شد (۰۰۱/۰P<). نمره حساسیت اخلاقی در مرحله یک ماه بعد از مداخله در گروه آزمون ۲۱/۶ ± ۸۵/۷۳ و در گروه کنترل ۱۹/۱۴ ± ۱۰/۶۰ بود، که اختلاف معنیدار بود (۰۰۱/۰ P=). نمره حساسیت اخلاقی در گروه آزمون در سه مرحله دارای اختلاف معنیدار (۰۰۰۱/۰ P<) و در گروه کنترل بدون اختلاف معنیدار بود (۲۹۰/۰ P=).
بحث و نتیجهگیری: مطالعهی حاضر نشان داد برنامهی انگیزشی اخلاق که ترکیبی از سخنرانی، بحث گروهی، نمایش فیلم و ایفای نقش بود بر حساسیت اخلاقی پرستاران مؤثر بود، لذا، پژوهشگران پیشنهاد میکنند که جلسات آموزش اخلاق پرستاری در دورههای آموزش ضمن خدمت برای پرستاران گنجانده شود.
کد :IRCT IRCT۲۰۱۷۰۸۲۸۲۳۴۴۶ N۱۴
مهسا مسلمان، عاصفه حسینی، مریم صادق پور،
دوره ۵، شماره ۲ - ( علوم مراقبتی نظامی ۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: با توجه به اینکه درصد بالایی از جمعیت کشور ما را نوجوانان و جوانان تشکیل میدهند و این نسل مهمترین سرمایه جهت رشد و بالندگی یک کشور محسوب میشوند؛ لزوم شناسایی عوامل پیشبینی کننده اعتیاد در این قشر و حفظ سرمایههای انسانی و اجتماعی کشور بیش از پیش احساس میگردد.
هدف: مطالعه حاضر با هدف پیشبینی آمادگی به اعتیاد بر اساس سیستمهای مغزی بازداری فعالسازی رفتاری (BIS/BAS) و تواناییهای شناختی در بین دانشجویان موسسه آموزش عالی آمل در سال ۹۷-۱۳۹۶ انجام شده است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی است. جامعهی آماری کلیه دانشجویانی بودند که در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ در موسسه آموزش عالی آمل تحصیل میکردند. تعداد ۱۴۱ نفر از دانشجویان به روش نمونهگیری در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها از سه پرسشنامه آمادگی به اعتیاد، سیستمهای مغزی بازداری فعالسازی رفتاری (BIS/BAS) و تواناییهای شناختی به عنوان ابزار جمعآوری دادهها استفاده شد. مؤلفههای سیستمهای مغزی بازداری فعالسازی رفتاری (BIS/BAS) و تواناییهای شناختی به عنوان متغیر پیشبین و آمادگی به اعتیاد متغیر ملاک در نظر گرفته شد. دادههای تحقیق با استفاده از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد بین آمادگی به اعتیاد و سیستم بازداری رفتاری (BIS)، سیستم فعالسازی رفتاری (BAS)، سائق (BAS-DR)، جستجوی سرگرمی (BAS-FS) و تواناییهای شناختی (نمره کل) رابطه مثبت معنیداری وجود دارد (۰۱/۰P<). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان حاکی از آن است که متغیرهای سیستم فعالسازی رفتاری (BAS)، سائق (BAS-DR)، جستجوی سرگرمی (BAS-FS) و تواناییهای شناختی (نمره کل)؛ متغیر ملاک آمادگی به اعتیاد را، با مقدار ۰۴/۱۳=F در سطح ۰۰۰/۰=P به طور معناداری پیشبینی مینمایند.
بحث و نتیجهگیری: سیستمهای مغزی بازداری فعالسازی رفتاری (BIS/BAS) و تواناییهای شناختی از متغیرهای مرتبط با آمادگی به اعتیاد در دانشجویان میباشند که باید در پیشگیری و درمان اعتیاد مدنظر باشند.
لیلا عبدالملکی، حسن امیری، سعیده السادات حسینی، برزو امیرپور، کریم افشاری نیا،
دوره ۶، شماره ۳ - ( علوم مراقبتی نظامی ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: همسران جانبازان جنگ به واسطه قرابت و یاریرسانی به جانبازان مجروح به عنوان قربانیان ثانویه و پنهان تروما در نظر گرفته میشوند. این مواجهه غیرمستقیم با رویداد استرس آفرین پیامدهای منفی روانشناختی را برای آنها به دنبال دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه و سهم پیش بینی کنندگی اثر کیفیت خواب و عزت نفس جنسی بر اختلال استرس تروماتیک ثانویه در همسران جانبازان جنگ انجام شد.
مواد و روشها: در این پژوهش توصیفی – تحلیلی، واحدهایی پژوهش مشتمل بر ۱۵۲ نفر از همسران جانبازان جنگ با تشخیص اختلال استرس تروماتیک ثانویه استان کرمانشاه در سال ۱۳۹۸ بود. شرکتکنندگان از طریق نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه خواب پیتزبورگ، فرم کوتاه شاخص عزت نفس جنسی (اعتباریابی شده توسط فرخی و شاره) و مقیاس آسیب ثانویه (اعتباریابی شده توسط رضا پور میر صالح و احمدی) استفاده شد. با کمک نرمافزار آماری SPSS نسخه ۲۵ و روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی ساده دادهها تحلیل شدند.
یافتهها: مطابق با یافتههای پژوهش، میانگین (انحراف معیار) کیفیت خواب، عزت نفس جنسی و اختلال استرس تروماتیک ثانویه به ترتیب برابر با (۳/۸۸) ۱۳/۰۰، (۱۱/۸۸) ۵۹/۱۱ و (۱۰/۵۳) ۶۳/۴۳ بود. یافتههای پژوهش بیانگر وجود رابطه مثبت و معنادار بین کیفیت پایین خواب و استرس تروماتیک ثانویه بود (۰/۰۱>P ،۰/۳۴۵= r). علاوه بر این، بین عزت نفس جنسی و اختلال تروماتیک ثانویه رابطه منفی معناداری وجود داشت (۰/۰۱>P ،۰/۲۹۸-= r). نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان داد که ۳۲ درصد از تغییرات اختلال تروماتیک ثانویه از طریق کیفیت خواب و عزت نفس جنسی قابل تبیین است.
بحث و نتیجهگیری: با توجه به اهمیت کیفیت خواب و عزت نفس جنسی در پیش بینی اختلال استرس تروماتیک ثانویه، پیشنهاد میشود در برنامههای مداخله برای اختلال استرس تروماتیک ثانویه نقش این عوامل را مدنظر قرار دهند.
لیلا عبدالملکی، حسن امیری، سعیده سادات حسینی، برزو امیرپور، کریم افشاری نیا،
دوره ۶، شماره ۴ - ( علوم مراقبتی نظامی ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: از آنجایی که سازمان بهداشت جهانی، سلامت روان را چیزی فراتر از فقدان محض بیماری معرفی کرده است، تمرکز پژوهشی بر خصوصیات مثبت شخصیتی و منابع درونی افراد در مقابله گری با آشفتگی های روانی فزونی یافت.
هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش خودشفقتی و نیرومندی ایگو در اختلال استرس تروماتیک ثانویه همسران جانبازان جنگ انجام گرفت.
مواد و رو ش ها: در این پژوهش توصیفی - همبستگی، نمونه نهایی مشتمل بر ۱۵۲ نفر از همسران جانبازان جنگ با تشخیص اختلال استرس تروماتیک ثانویه استان کرمانشاه در سال ۱۳۹۸ بود. شرکت کنندگان از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه خودشفقتی ریس و همکاران،(Reis et al.’s Self-Compassion Scale) مقیاس روانشناختی قدرت ایگو (Psychological Ego Strength Scale) و مقیاس آسیب ثانویه (Secondary Trauma Questionnaire-STQ) استفاده شد. با کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۵ و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی ساده داده ها تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که میانگین نمرات برای استرس تروماتیک ثانویه ( ۵۵ / ۱۰ ± ۴۳ / ۶۳ )، برای خودشفقتی(۲۰/۹۱±۷/۱۵) و برای نیرومندی ایگو معادل با (۶۹ / ۱۰ ± ۰۷ / ۶۰) بود. علاوه بر این، هم خودشفقتی (۴۱۶ / r=-۰) و هم نیرومندی ایگو (۲۷۸ / r=-۰) با استرس تروماتیک ثانویه همبستگی منفی و معنی داری داشتند. مطابق با تحلیل رگرسیون خود شفقتی با (۳۷ / β=-۰) و قدرت ایگو با (۲۰ / β=-۰) پیش بینی کننده های معکوس و معنادار استرس تروماتیک ثانویه بودند.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، تقلیل صفات مثبت شخصیتی مانند خودشفقتی و قدرت ایگو به عنوان یک منبع مقابله گری در قربانیان ثانویه تروما، خطر آسیب پذیری روانی آن ها را افزایش می دهد. پیشنهاد می شود که نقش این عوامل در درمان اختلالات وابسته به تروما و استرس لحاظ شود.
علی اکبری، شکرالله آثار، فاطمه حسینی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( علوم مراقبتی نظامی ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: سالمندان از جمله گروههای آسیبپذیر در جامعه میباشند و پدیده سالمند آزاری از جمله چالشهای مطرح در حیطه مراقبت و حمایت از سالمندان است.
هدف: مطالعه کنونی به منظور تعیین شیوع سوءرفتار و ارتباط آن با رضایت زندگی سالمندان انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر توصیفی تحلیلی است که در سال ۱۳۹۷ بر روی ۱۳۷ سالمند با نمونهگیری به روش خوشه ای و تصادفی به صورت قرعه کشی انجام شد. از پرسشنامه بررسی سوء رفتار با سالمند، اطلاعات دموگرافیک و رضایت از زندگی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و سطح معنیداری آماری کمتر از ۰/۰۵ صورت گرفت.
یافتهها: در مطالعه حاضر کمترین شیوع مربوط به سوء رفتار جسمی ۳ درصد و بیشترین سوء رفتار، سوء رفتار مالی با شیوع ۷۶ درصد بود. همچنین در این مطالعه بین سوء رفتار و بیماری، معلولیت، تأهل، درآمد اقتصادی و رضایت از زندگی سالمندان ارتباط معنیداری وجود داشت.
بحث و نتیجهگیری: سالمندان انواع مختلف سوء رفتار خصوصاً مالی را بیشتر تجربه کردند و بین سوء رفتار با سالمندان و رضایت از زندگی آنها در این مطالعه ارتباط وجود داشت.
هادی مرادی، اکرم السادات حسینی، پیمان فریدونی ساریجه، وحید مرادی، ناهید رجایی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( علوم مراقبتی نظامی ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: تصویر ذهنی از بدن یکی از مسائل مهم در بهداشت روانی انسانها بوده و محرک رفتار است.
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر برخی از متغیرهای جمعیت شناختی بر تصویر ذهنی از بدن دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان اجرا گردید.
مواد و روشها: تحقیق حاضر تحلیلی مقطعی بوده که در پاییز سال ۱۳۹۷ و در دانشگاه علوم پزشکی زنجان انجام گرفته است. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای سه دانشکده انتخاب و ۵۲۰ پرسشنامه به صورت تصادفی بین دانشجویان توزیع گردید. دادههای تحقیق توسط پرسشنامه تصویر ذهنی از بدن یونسی و سلاجقه گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون آماری کای دو (χ۲) و ANOVA در نرمافزار SPSS تحلیل گردید. (۰/۰۵P=) به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: حدود یک سوم افراد شرکت کننده تصویر ذهنی از بدن نامناسبی داشتند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد تصویر ذهنی از بدن بین دانشجویان دختر پایینتر از پسران است. گروه سنی بالای ۲۵ سال و افراد با درآمد بیشتر از ۵/۱ میلیون تصویر ذهنی بهتری نسبت به سایرین داشتند.
بحث و نتیجهگیری: یافتهها به صورت کلی نشان داد که دانشجویان با جنس مؤنث، کمتر از ۲۵ سال و با درآمد پایین، تصویر ذهنی نامطلوبی از خود داشتند. بر همین اساس لازم است که دانشگاهها برنامههایی اساسی برای بهبود تصویر ذهنی دانشجویان در معرض تصویر ذهنی نامناسب برنامهریزی نمایند؛ از طرفی بهبود این متغیر خود سبب بهبود ابعاد مختلف زندگی دانشجو اعم از بعد تحصیلی وی خواهد شد.
مریم نصرابادی، سمانه سادات حسینی، عصمت تقی ابادی، فاطمه بوژآبادی، سمیه برجی، حسن قدسی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( مجله علوم مراقبتی نظامی ۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: یکی از شاخصهای مهم توسعه سلامت، میزان مرگ و میر کودکان زیر ۵ سال است. بررسی مرگ و میر کودکان به منظور شناسایی علل بروز و طراحی مداخلات پیشگیرانه از وقوع مرگهای مشابه ازجمله مهمترین راهکارها برای ارتقاء سلامت کودکان است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین علل مرگ کودکان ۵۹-۱ ماهه طی سالهای ۱۳۹۸- ۱۳۹۴ در جمعیت تحت پوشش دانشکده علوم پزشکی نیشابور انجام شده است.
مواد و روشها: در مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر اطلاعات پرونده مرگ و میر ۱۱۲ کودک ۵۹-۱ ماهه در دانشکده علوم پزشکی نیشابور از سال ۹۴ تا ۹۸ بررسی شد. دادههای مورد نیاز از فرمهای نظام مراقبت مرگ و میر کودکان ۵۹-۱ ماهه وزارت بهداشت استخراج گردید. آنالیز دادهها با کمک روشهای آمار توصیفی و تحلیلی در سطح معنیدار ۰/۰۵ با نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد میزان مرگ و میر کودکان ۵۹-۱ ماهه در بازه زمانی مطالعه ۲/۴ درصد افزایش داشته است. علل اصلی مرگ و میر به ترتیب شامل: ناهنجاری مادرزادی (۳۲/۱۴ درصد)، بیماریهای سیستم تنفسی و بیماریهای مزمن (۱۶/۹۶ درصد)، سوانح و حوادث غیر ترافیکی (۱۲/۵ درصد) و سوانح و حوادث ترافیکی (۹/۸ درصد) بودند. بین مرگ در اثر حوادث (ترافیکی و غیرترافیکی) و سن کودک در زمان فوت ارتباط آماری معناداری وجود داشت (۰/۰۵ >P).
نتیجهگیری: از آنجا که ناهنجاریهای مادرزادی و کروموزومی اصلیترین علت مرگ کودکان در این مطالعه است به نظر میرسد با اجرای برنامههای مداخلهای مانند مشاورههای ژنتیک قبل از ازدواج و اجرای غربالگریهای دوران بارداری، بخش عمدهای از این مرگ و میرها قابل پیشگیری باشند.
بهناز بهمنی، سعیده حسینی، کریم افشارنیا،
دوره ۹، شماره ۴ - ( مجله علوم مراقبتی نظامی ۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: تعارضات زناشویی با ایجاد فاصله روانی-عاطفی در زوجین نظامی از دلایل اصلی کاهش کیفیت روابط زناشویی و سلامت جامعه است. زوج درمانی مبتنی بر رویکرد واقعیت درمانی از مداخلات مؤثر برای بیرون آمدن از چالش های سخت یا غیرقابل حل زناشویی است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر رویکرد واقعیت درمانی بر تعارضات زناشویی زوجین نظامی متقاضی طلاق انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه زوجین نظامی که در نیمسال دوم سال ۱۳۹۸ به مرکز روان شناسی دبستان شهر همدان مراجعه کرده بودند؛ تشکیل دادند. نمونه ۳۰ زوج از جامعه مذکور بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی ساده، در دو گروه آزمایش ( ۱۵ زوج) و کنترل ( ۱۵ زوج) تخصیص یافتند و به پرسشنامه تعارضات زناشویی براتی و ثنایی پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه به صورت هفته ای ۱ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخل های دریافت نکرد. داده ها با استفاده از میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کوواریانس در نر م افزار SPSS نسخه ۲۴ در سطح معنی داری ۰/۰۵ تحلیل شدند.
یافته ها: در گروه آزمایش میانگین و انحراف معیار نمره تعارضات زناشویی از ۱۵۹/۲۴±۱۳/۵۶ به ۱۲۱/۱۶±۱۲/۱۸ بعد از انجام مداخله تغییر کرده است. یافته ها حاکی از تفاوت معنادار میانگین و انحراف استاندارد تعارضات زناشویی زوجین نظامی(P>۰/۰۱) گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون بود. بر اساس مجذور اتا مقدار تأثیر زوج درمانی مبتنی بر رویکرد واقعیت درمانی بر تعارضات زناشویی زوجین ۵۱/۸ درصد بود.
نتیجه گیری: در زوجین نظامی متقاضی طلاق، زوج درمانی مبتنی بر رویکرد واقعیت درمانی می تواند منجر به کاهش تعارضات زناشویی و ایجاد ارتباط مطلوب بین آ نها گردد. لذا، برگزاری جلسات زوج درمانی مبتنی بر رویکرد واقعیت درمانی جهت پیشگیری و حل مشکلات زناشویی در مراکز مشاوره پیشنهاد می شود.
سحر پاریاب، ربابه زروج حسینی، علیرضا مسعودی، ابراهیم باغشنی، مهدی عبادی، غزاله مسعودی، محدثه محمودی صابر، جواد خواجه مظفری، امید گرکز،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( مجله علوم مراقبتی نظامی ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: اساتید دانشگاه به دلیل تأثیرگذاری بسیار بر محیط خود به ویژه دانشجویان، علاوه بر انجام وظایف علمی و پژوهشی خود، نقش اخلاقی حساسی نیز در تربیت و آموزش دانشجویان دارند. لذا، پرداختن به اخلاق حرفه ای در این گروه ضروری است.
هدف: این مطالعه با هدف تعیین میزان رعایت اخلاق حرفهای در اعضای هیئت علمی و مدرسین بر اساس خود ارزیابی در دانشگاه علوم پزشکی شاهرود انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی که در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ انجام شد، ۱۲۱ نفر از اعضای هیئت علمی و مدرسین دانشگاه علوم پزشکی شاهرود به روش تمام شماری وارد مطالعه شدند. برای جمعآوری دادهها از دو پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و کیفیت عملکرد اساتید هوشی السادات و همکاران استفاده شد. دادهها بعد از جمعآوری، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۱۸ و با کمک آمار توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شد. (P<۰/۰۰۵)
یافتهها: از ۱۲۱ مدرس شرکتکننده در مطالعه ۷۰ نفر (۹/۵۷ درصد) مرد و بقیه زن و میانگین سنی شرکتکنندگان ۶/۱۸±۳۹/۱۴ سال بود. بیشترین گروه سنی شرکتکنندگان (۶۶ نفر) بین ۴۵-۳۶ سال (۵۴/۵ درصد) و محل فعالیت بیشتر مدرسان (۴۶ نفر) دانشکده پزشکی (۳۸ درصد) بود. ۷۱ نفر دکترا (۵۸/۷ درصد)، ۱۰۸ نفر هیئت علمی (۸۹/۳ درصد) بودند و ۷۹ نفر سابقه بین ۱-۵ سال (۶۵/۳ درصد) داشتند. بین نمره اخلاق با هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی ارتباط معنادار وجود نداشت. میانگین و انحراف معیارکلی نمره اخلاق ۱۶/۳۰±۱۵۱/۲۹ بود. و بیشترین نمره به ترتیب مربوط به حیطههای التزام عملی ۴/۰۴±۳۴/۵۷، توانایی حرفهای ۴/۳۵±۳۳/۷۶، مدیریت و رهبری کلاس ۳/۸۹±۳۰/۶۸، اخلاق حرفهای ۲/۶۹±۲۶/۴۲ و توانایی علمی و آموزشی ۳/۳۸±۲۵/۸۴ بود.
نتیجه گیری: میزان رعایت اخلاق حرفه ای به صورت کلی در بین اساتید دانشگاه علوم پزشکی شاهرود در سطح عالی بوده ولی بعضی از نمرات حیطه ها پایین بوده که لازم است مسئولین دانشگاه با برگزاری کارگاه، دوره های آموزشی، پمفلت و منشورهای اخلاقی این زیر حوزه ها را ارتقا بدهند.
سپهر زمانی، سحر پاریاب، کیمیا زروج حسینی، غزاله مسعودی، ربابه زروج حسینی، فاطمه عرب اسدی، امید گرکز،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( علوم مراقبتی نظامی ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: مشاوره و راهنمایی به مجموعه فعالی تهایی اطلاق می شود که در آن فردی را در غلبه بر مشکلاتش یاری کنند. دانشگاه ها و محیطهای دانشجویی درگیر چالش هایی هستند و حمایت همه جانبه دانشجویان ضروری است.
هدف: این مطالعه با هدف تعیین نیازهای مشاوره و راهنمایی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت توصیفی- مقطعی و به روش سرشماری بر روی ۴۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود انجام شد. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه راهنمایی و مشاوره ربیعی و همکاران استفاده شد، داده ها بعد از جمع آوری وارد SPSS نسخه ۱۸ شده و با کمک آمار توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: در این مطالعه نتایج نشان داد که از مجموع ۴۰۰ نفر دانشجوی شرکت کننده (۶۳ درصد) ۲۵۴ نفر مرد و بقیه زن بودند، بیشتر گروه سنی شرکت کننده در مطالعه ۲۰-۱۸ سال (۴۷/۳ درصد) ۱۸۹ نفر بودند و متغیرهای سن (P= ۰/۰۴۱)، دانشکده (P= ۰/۰۰۵) رشته تحصیلی (P= ۰/۰۱۶)، سال ورودی (P= ۰/۰۲۴) و شغل مادر (P= ۰/۰۳۹) با نیازهای مشاوره و راهنمایی ارتباط معن دار داشتند. بیش ترین اولویت های نیازهای مشاوره و راهنمایی به ترتیب رشد ارتقای فردی ۵/۵۳±۱۹/۵۰،
نیازهای آموزشی ۶/۰۲±۱۷/۷۵، خانوادگی و ازدواج ۶/۴۲±۱۶/۶۶، نیازهای شغلی ۴/۹۹±۱۶/۳۱ و در نهایت نیازهای عاطفی و روانی ۴/۹۴±۱۴/۶۳ بودند و نمره کلی نیازهای مشاوره به ترتیب ۲۳/۲۸±۸۴/۸۷ بودند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که نمره کلی نیازهای مشاوره و راهنمایی پایین تر از ۱۰۰ بود که نشان دهنده نمره خوبی است ولی با این وجود لازم است دانشگاه ها و مراکز آموزشی جهت رشد، ارتقاء و بهتر شدن وضعیت فردی دانشجویان و حفظ این وضعیت، این مسائل را مورد توجه قرار داده و برنامه ریزی مناسب برای بهبود شرایط را انجام دهند.
علی اکبری، فاطمه حسینی، عصمت نوحی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( علوم مراقبتی نظامی ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: توجه به نظام های آموزشی موفق در جهان، مبین نهادینه شدن یک نظام کارآمد و اثربخش است و مقایسه نظام های مختلف آموزشی باعث ارتقای محتوا و کیفیت برنامه آموزشی می شود.
هدف: هدف این مطالعه مقایسه برنامه کارورزی مقطع کارشناسی پرستاری در ایران با دانشگاه کارولینای شمالی و لندن دو دانشگاه برتر جهان در سال ۲۰۲۱ است.
مواد و روش ها: مطالعه مقایسه ای حاضر با استفاده از رویکرد توصیفی- تطبیقی در سال ۱۴۰۱ انجام شد و اطلاعات مورد نیاز در مورد برنامه کارورزی کارشناسی پرستاری با جستجوی اینترنتی با کلید واژه های کارورزی پرستاری، پرستار، آموزش پرستاری، کوریکولوم، برنامه درسی، دانشگاه کارولینای شمالی، دانشگاه لندن و ایران جمع آوری گردید و با استفاده از الگوی بردی (Bereday) و در چهار مرحله توصیف، تفسیر، هم جواری و مقایسه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد ساعت کارورزی پرستاری در دانشگاه کارولینای شمالی ۶۲۱ ساعت، لندن ۹۰۰ ساعت و ایران ۱۰۷۱ ساعت است. دروس کارورزی در این دانشکده ها با هم تفاو تهایی دارد ولی نحوه ارزشیابی کارورزی تقریباً با یکدیگر مشابه است.
نتیجه گیری: دوره های کارورزی در شک لدهی مهارت های اساسی و توانمندی های حرفه ای دانشجویان پرستاری نقش اساسی دارد. با توجه به افزایش روزافزون دانش پزشکی و تغییر نیاز ذینفعان باید به طور مداوم به محتوا و تعیین پیامدها در برنامه درسی توجه خاص نمود.